ویژه نامه صوتی ماه مبارک رمضان(شماره ششم : قلب)
بخشی از آنچه در این ویژه نامه می شنوید:
رو صندلی بیمارستان نشسته بودم. روبروم عکسی رو دیوار نصب بود. حتماً همتون این عکس رو بارها دیدین. درست زیر عکس چند نفر مشغول صحبت بودند. خیلی سعی می کردم حرف هاشون رو نشنوم. ولی اینقدر بلند صحبت می کردن، که نمی شد نشنید. طرف دیگه راهرو یه نفر داشت با موبایل صحبت می کرد. چند تا صندلی اون طرف تر یه پیرمرد داشت بیماریشو واسه یه خانومی توضیح میداد. یه پسر بچه با مزه هم بود که فکر کنم حوصله اش سر رفته بود. 35 بار طول این راهرو رو دوید (دقیقاً شمردم) و صدای پاش همه سالن رو گرفته بود. هر از گاهی پرستار هم می اومد و یه ساکت باش می داد و می رفت. بعد، یه سکوت چند دقیقه ای حاکم می شد و دوباره روز از نو ... زل زده بودم به عکس و از خجالتم هیچی نمی گفتم. هر چند که حرفی نمی زدم اما درونم غوغایی بود. اینقدر ذهنم شلوغ بود، که اگه یه بلند گو میذاشتن، همه تو بیمارستان سرسام می گرفتن.
در اندرون من خسته دل ندانم که کیست
که من خموشم و او در فغان و درغوغاست
داشتم به سکوت فکر می کردم ولی در درونم نمی دونم با کی حرف می زدم. من با اون حرف می زدم یا اون با من. نمی دونم چرا این همه پراکنده حرف می زد. این همه موضوع یکجا و با هم. ای بابا اصلاً کی دعوتش کرده بود، که این همه حرف می زد. انگار من این وسط نقشی نداشتم. مگه من نباید بگم ساکت دیگه حرف نزنه ؟ پس چرا داره ادامه میده؟ فکر کنم بهتره صدامو بلند کنم شاید ساکت بشه. ولی تو بیمارستان جاش نبود. بعداً حسابشو میرسم. باز خوبه تو بیمارستان یه پرستاری هست که هر از چند گاهی یه سکوتی ایجاد می کنه. ولی مثل این که این داخل خبری از قانون نیست . از کسی حساب نمی بره. فکر کنم بهتره یکی از این عکس ها رو بخرم اون تو نصب کنم. شاید عمل کنه. شنیدم میگن تا ساکت نباشی صدای باد رو نمی شنوی، صدای رودخانه، بارون،... خوب با این همه سرو صدا که من نمی تونم این صداها رو بشنوم !
نمی دونم به چه زبونی ازش خواهش کنم یه چند دقیقه ساکت بشه تا منم بتونم بشنوم هستی به من چی میگه
*********************************
«وَ لا تُخْزِنى یَوْمَ یُبْعَثُونَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ الَّا مَنْ اتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ» (1)
و در روز قیامت مرا رسوا مساز، روزى که نه مال سودى مى دهد و نه فرزندان، مگر آن کس که با قلبى سلیم به نزد خدابیاید.
*********************************
ویژه نامه با کیفیت بالا(96K) و با حجم 19.3 مگابایت
ویژه نامه با کیفیت پایین(48K) و با حجم 9.69 مگابایت
**********************************
سلیم از ماده سلامت است و سلم و سلامت به معنای دور بودن از آفات ظاهری و باطنی.(2)
اما مفهوم قلب سلیم :
قلب سلیم یعنی قلبی که از همه جور بیماری و انحراف اخلاقی و اعتقادی دور باشد.(3)
خداوند متعال در این آیات می فرماید: در روز قیامت هیچ منفعت و لذت دنیوی از جمله اموال و اولاد، سودی برای انسان نداره و نمی تونه هیچ کمکی برای نجات انسان از عذاب ها و شدائد قیامت، بکنند. فقط یک چیز درآن جا ارزشمند و سودمند است و آن قلب سلیم و سالم است. قلبی پاک و خالص از هر گونه شرک و نفاق و طمع و حرص،قلبی که هیچ تعلق خاطر و دلبستگی به دنیا و لذت های زود گذر آن نداشته باشد.
علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در این مورد می فرماید: منظور از قلب سلیم، آن قلبی است که از هر چیزی که مضر به تأیید و تصدیق و ایمان به خدای سبحان است خالی باشد، از قبیل شرک جلی و خفی، اخلاق زشت و آثار گناه و هرگونه تعلقی که به غیر خدا باشد و انسان جذب آن شود و باعث شود که صفات توجه به سوی خدا مختل گردد.(4)
*************************************************
حالات و صفاتی که به دل نسبت داده میشود، صفات و حالات دو سویه است، که یک طرفش مطلوب و طرف دیگرش نامطلوب است. مثلا وقتی دل سالم باشد، این حالتِ دل مطلوب است و باید اینطوری باشد و در مقابل، دلِ مریض نامطلوب است و نباید دلی اینجوری باشد. اگر گفته میشود این دل زنده است؛ یعنی حیاتِ دل از جمله حالات و اوصاف مطلوب دل است.
وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی لَهُ اِنْ هُوَ اِلاّ ذِکْرٌ وَ قُرْانٌ مُبینٌ * لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیَّاً و یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرین(5)... این کتاب آسمانی، تنها ذکر و قرآن مبین است تا افرادی را که زندهاند، انذار کند و بر کافران، اتمام حجت شود...
انذار قرآن و دعوت انبیا و تعلیمات آنها در دلی اثر میکند که زنده باشد. خداوند میفرماید:
أِنَّکَ لاتُسْمِعُ الْمَوْتی(6)
نمیتوانی به مُردهها چیزی را بفهمانی.
کسانی که دلشان مرده است، چیزی را نمیتوانند بفهمند و انذار قرآن و انبیاء در آنها اثری ندارد. این تعبیر با همان سلامت و مرض قلب مناسبت دارد. اگر قلب، سالم بود، این حالت؛ حالت مطلوب است؛ چون مرض به مرگ و نابودی ختم میشود.
همونطوری که اگر انسان مریض شد و معالجه نشد باید به مرگ تن دهد، دل هم اگر مریض شودو معالجه نگردد و مرضش طولانی شود، می میرد.
***************************************************
با این توضیحات توقّع این است که بگوییم دل را باید زنده نگهداشت و اگر دلی مُرد، این حالت بسیار بدی است. امّا در وصیّتنامه و سفارش الهی حضرت امیر به فرزندش امام حسن سلام الله علیهما با تعبیر عجیبی روبرو می شیم. ایشان می فرمایند:
فَأَحْیِ قَلْبَکَ بالْمَوْعِظَةِ، وَأَمِتْهُ بِالزُّهْد؛(7) با موعظه دل را زنده کن و با زهد دل را بمیران!
دل و قلب انسان سکّهای دوروست که برای حیات و زنده نگهداشتن یک روش و مرگ و ممات روی دیگش باید تلاش کرد. گرایشها و میلها و شوقهایی که به دل نسبت داده میشود، مختلف هستند.
یک سلسله از امیال الهی، مثل میل به کمال و گرایش به کمال بینهایت و رو به قرب خداآوردن، شوقهای مطلوب هستند و باید زنده باشند و هرچه زندهتر، مطلوبتر
ولی در مقابلش، دل انسان یک سلسله میلهایی هم به طرف حیوانیّت و پستی و به سمت پایین دارد که این هم خود یک نوع میل و گرایش است. شهوات و سایر تمایلات شیطانی و حیوانی و تمام تمایلات و گرایشهای نفس امّاره که در انسان هست و به دل نسبت داده میشود، از جمله اوصاف دل و گرایشهای آن است که چون نامطلوب هستند، باید کشته شوند. نباید اجازه داد این امیال در انسان قوّت پیدا کنه و نفس امّاره بر انسان مسلط بشه؛ باید این امیال را کُشت، والاّ نمیگذارند انسان ترقّی کند.
البته کشتن این امیال به این معنا نیست که به هیچ صورتی و در هیچ جا نباید اِعمال و به کار گرفته شوند. بلکه منظور این است که بهکارگیری آنها باید در جهت تکامل باشد و به عنوان وسیلهای برای کمال و تعالی و اطاعت خدا اعمال شوند، که این خودش جنبه دیگری از تعالی و حالات مطلوب دله.
پس اگر حضرت امیر سلام الله علیه در این وصیّت میفرمایند: «دل را بمیران»، منظورشان آن دلی نیست که حیاتش مطلوب است، بلکه این موت، موت شهوت و موت حیوانیّت انسان است.
*************************************************
حالا این سوال مطرح می شه که چطوری دلمونو زنده کنیم و به عبارت بهتر چطوری می شه به حیات و مرگ دل رسید؟!
حضرت علی علیه السلام برای احیای دل و داشتن یک دل زنده توصیه میفرماید: أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوعِظَةِ؛ بهترین راه برای اینکه دل زنده بشود، این است که انسان موعظه گوش کند و یا موعظه بخواند و کتابهایی که در آنها موعظه هست مطالعه نماید؛ مثلا از قرآن کریم و مواعظ انبیا و اهل بیت علیهم السلام استفاده کند و یا خودش، خودش را موعظه نماید.
موعظه میتواند دل را زنده کند؛ یعنی دل را به آن طرفی که شایسته و مطلوب است، مایل کنه و گرایشهایی را در دل انسان ایجاد و فعّال کنه و شوقهایی را برانگیزد که مطلوب است.
------------------------------
از طرف دیگر، گاهی عواملی مانند اسباب طبیعی، مقتضای سن، عوامل فیزیولوژیک و ژنتیک و ترشح هورمونهای خاص و...، حالتی را در انسان پدید میآورند که تمایلات شهوانی و حیوانی در او قوت پیدا می کنه و آدمو از کار و زندگی میندازه و جهت حرکتشو تغییر می ده.
گاهی وقتا عوامل بیرونی نیز به این امر کمک میکنند. مثلا دیدن بعضی از مناظر و شنیدن بعضی از مطالب و مانند اینها کمک میکند که این نوع گرایشها شدیدتر بشوند.
در این حالت هم به یک معنی دل زنده است، امّا زندگی و حرکتش به طرف شیطان است. این زندگی را باید کُشت. این تمایلات را باید فرو نشاند. این آتش را باید خاموش کرد. ولی چگونه؟
حضرت راه آن را بیان میفرمایند: أَمِتْهُ بِالزُّهْدِ؛ روش آن این است که انسان التذاذات مادّی را کم کند و زهد بورزد.
وقتی التذاذهای مادّی انسان زیاد باشد و خوراکهای محرّک، زیاد مصرف کند و مناظر محرّک ببیند و سخنان تحریکآمیز بشنود، به حالات شیطانی مبتلا میشود.
و اگر میخواهد از این حالات فرار کند و مبتلا و محکوم این حالات شیطانی نشود، باید از طریق اسبابش وارد بشه و آن تمایلات را تعدیل کنه...
*************************************************
در قرآن، براى قلب، اوصاف مختلفى شمرده شده است :
مثلا اولیش همین قلب سالمه
_____________
دوم: قسى و سخت
«وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»(8)
اگر تو تندخو و سنگدل بودى، از اطرافت پراکنده مى شدند.
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ»(9)
سپس دلهاى شما سخت شد.
_______________
سوم: بیمار
«فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»(10)
در دلهاى آنان بیمارى است، خداوند نیز بر بیمارىشان افزود.
__________________
چهارم: گناهکار
«وَ مَنْ یَکْتُمْها فَانَّهُ اثِمٌ قَلْبُهُ»(11)
هر کس گواهى را کتمان کند، به یقین دلش گناهکار است.
____________________
پنجم: منحرف
«انْ تَتُوبا الَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما»(12)
اگر شما به سوى خدا توبه آرید، به نفع شماست، چون دلهایتان منحرف شده است.
_____________________
ششم: مردّد
«وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فى رَیْبِهِمْ یَتَرَدُّونَ»(13)
و دلهایشان در شک و تردید افتاد، در نتیجه آنها در شک خود سرگردانند.
_____________________
و
هفتم: متعصب
«اذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ»(14)
زمانى که کافران در دلهاى خود تعصب قرار دادند.
**********************************************************
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
اعراب دلها چهار نوع است: رفع و فتح و جرّ و وقف. رفع دل، یاد خداست. فتح دل، خشنودی از خداست. جرّ دل، پرداختن به غیر خداست و وقف دل، غفلت از خداست. (15)
***********************************
حسن ختام این برنامه هم تعبیر قابل تأملی است از امام صادق سلام الله علیه:
قلبها چهار گونه است:
قلبى که در آن نفاق و ایمان است.
و قلبى که وارونه است.
و قلبى که مهر بر آن خورده، هیچ حقى بر آن وارد نمىشود.
و قلبى که نورانى است و خالى (از غیر خدا).
قلب نورانى قلب مؤمن است، هر گاه خدا نعمتى به او بخشد شکر مىگوید و هر گاه مصیبتى به او رسد صبر و شکیبایى مىکند،
اما قلب وارونه قلب مشرکان است همانگونه که خداوند فرموده:
أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ:" آیا کسى که به صورت بر زمین راه مى رود هدایت یافته تر است یا کسى که راست قامت بر صراط مستقیم گام برمى دارد"؟! (16)
اما قلبى که در آن ایمان و نفاق است قلب کسانى است که در برابر حق و باطل بى تفاوتند، اگر در محیط حق قرار گیرند تابع حق مى شوند و اگر در محیط باطل باشند گرایش به باطل پیدا مى کنند،
و اما قلب مهر خورده قلب منافقان است"(17)
**************************
امیدواریم که خداوندمنان قلوب ما رو با نور محبت و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین روشن و منور بگرداند. ان شاءالله
و خدا رو شاکریم که دیگر بار توانستیم در محضر قرآن خدمت شما بزرگواران و همراهان گرامی برسیم و عرض ادب کنیم.
التماس دعا
یاعلی
پی نوشت ها
* کاری از گروه فرهنگی سبل هدایت
1. سوره مبارکه شعراء، آیات 87- 89
2. تفسیر المیزان،ج15، ص 404
3. تفسیر نمونه،ج 15
4. تفسیر المیزان، ج17، ص 223
5. سوره مبارکه یس، آیات 69 - 70
6. سوره مبارکه روم، آیه 52
7. نهج البلاغه، نامه 31
8. سوره مبارکه آل عمران، آیه 159
9. سوره مبارکه بقره، آیه 74
10. سوره مبارکه بقره، آیه 10
11. سوره مبارکه بقره، آیه 283
12. سوره مبارکه تحریم، آیه 4
13. سوره مبارکه توبه، آیه 45
14. سوره مبارکه فتح، آیه 26
15. مصباح الشریعة
16. سوره مبارکه ملک، آیه 22
17. تفسیر نمونه به نقل از : اصول کافى" ج 2 صفحه 309- باب فى ظلمة قلب المنافق