شادی در عزاداری حسینی!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز : سه شنیه
سفره داران: امام سجاد، امام باقر و امام صادق سلام الله علیهم
* در محضر میزبان:
امام محمد بن علی الباقر سلام الله علیهما:
«تو را به پنج چیز سفارش می کنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.»(1)
-- شادی در عزاداری حسینی! --
شادی چیست؟ چه عواملی باعث شادی جامعه میشوند؟ مراسم عزاداری مذهبی، چه رابطهای با شادی افراد و جامعه دارد؟ در این موارد به اختصار سخن میگوییم.
برای شادی تعاریف مختلفی شده است؛ ارسطو معتقد است، حداقل سه نوع شادی وجود دارد:
الف) حالتی که همراه با لذت حاصل میشود.
ب) حالتی که به دنبال عمل کرد خوب برای فرد حاصل میشود.
ج) حالتی که بر اثر زندگی متفکرانه حاصل میشود.
از دیدگاه ارسطو، نوع اوّل سطح نازل و زودگذر شادی است؛ نوع دوم، سطح متوسط و میان مدت شادی و نوع سوم سطح عالی و دراز مدت شادی است. فیلسوفانی مثل جان لاک و جرمی بنتام، گفتند شادی بستگی به تعداد لذات زندگی دارد.
این تعاریف، منطبق با تعریف توده مردم از شادی نیست. از دیدگاه مردم، شادی یعنی انبساط خاطر، یک فرد ممکن است یک روز صبح شاد باشد و بعد از ظهر غمگین باشد، با شنیدن یک خبر، شاد و با خبری دیگر غمگین بشود. در بعضی از کتابهای انگیزش و هیجان نیز همین گونه تعریف شده است، بر این اساس، حتی اگر با مصرف دارو هم، انبساط خاطری حاصل شود، نام آن شادی است.
وقتی ما از شادی اجتماعی سخن میگوییم، نه آن شادی سطح اعلای ارسطویی را در نظر داریم و نه شادی زودگذر و مبتذلی که حتی با مصرف دارو ممکن است حاصل شود؛ پس شادی مورد نظر چیست، امروزه از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، شادی برابراست با حاصل جمع رضایت و سطح لذت: سطح لذت + رضایت = شادی
این نوع تعریف با تصور توده مردم از شادی، منطبق است و بر این اساس، شادی هم با فعالیت یا موضوع لذت آفرین بالفعل مرتبط است، که با مؤلفه سطح لذت، آن را بیان کردیم و هم با وضعیت روانی فرد که ناشی از تجربهها، انتظارات و آرزوها، و... است، ارتباط مستقیم دارد که آن را با مؤلفه رضایت بیان کردیم؛ و هر دو مؤلفه، اموری غیر ثابت و غیر مطلق هستند.
آنگوس کمپبل، ویلارد رادجرز، و فیلیپ کانورس، محققان امریکایی، تلاش کردند که رابطه 10 متغیر (سن، نژاد، اشتغال، بیکاری، درآمد خانواده، اشتغال رئیس خانه، تحصیلات، مذهب، جنس، شهرنشینی، تجرد، تأهل بدون فرزند، تأهل با فرزند) را با میزان شادی بسنجند، آنان 2144 آزمودنی را آزمودند، با لحاظ کردن همه این عوامل، توانستند فقط 10 درصد تفاوت شادیهای بین افراد را به این امور، نسبت بدهند، و در نهایت نتیجه گرفتند که عمدتاً شادی به نوع شخصیت یا منش افراد بستگی دارد.
بدین ترتیب معلوم میشود که برای بالا بردن سطح شادی در فرد و جامعه، باید به آن دو مؤلفه (سطح لذت و رضایت) توجه کرده و آنها را تقویت کنیم؛ و آن دو مؤلفه از مراسم عزاداری، اثر منفی نمیپذیرند. این گونه نیست که مراسم عزاداری، با سطح لذت و سطح رضایت افراد، همبستگی منفی داشته باشند، بلکه شواهدی برای همبستگی مثبت وجود دارد.
قطعاً کسانی که با علاقه و انتخاب خود به مراسم عزاداری میروند، از آن لذت میبرند و از آن احساس رضایت میکنند.
عدهای از روان شناسان از جمله روان شناس آمریکایی مایکل فوردیس، برنامهای برای افزایش شادی تهیه کردند. به نظر او، بهترین راه این است که افراد، خود، برای شاد بودن اقدام کنند. او یک برنامه چهارده عنصری تهیه و ارایه کرد که به اختصار در زیر میآید:
1) خود را مشغول نگه دارید و فعالتر باشید.
2) وقت بیشتری را به روابط اجتماعی اختصاص دهید.
3) در کارهای با معنی شرکت کنید.
4) امور زندگی را به بهترین نحو طرحریزی و سازماندهی کنید.
5) حتی المقدور از نگرانی دست بردارید.
6) سطح انتظارات و آرزوهایتان را پایین بیاورید.
7) تفکر مثبت و خوش بینانه را در خود بپرورانید.
8) در زمان حال زندگی کنید.
9) سعی کنید شخصیتی سالم داشته باشید.
10) برون گرا و اجتماعی باشید.
11) خودتان باشید.
12) احساسات منفی و مسایل منفی را بیرون ببرید.
13) با داشتن روابط نزدیک خود را شاد کنید.
14) شادی را در درجه نخست اولویت قرار دهید.
در یک بررسی، 89 درصد از شرکت کنندگان گفتند که این برنامه به آنها کمک کرده است، تا خُلق غمگین خود را متوقف کنند، با آن مقابله کنند، یا آن را تأخیر اندازند.80 درصد نشان دادند که این برنامه، سطح شادی شان را افزایش داده است، 36 درصد مدعی بودند که افزایش شادی آنها خیلی زیاد بوده است.
با توجه به این برنامه و دقت در کارکرد تک تک توصیههای آن، نیز میتوان رابطه مراسم عزاداری و شادی را تشخیص داد.
آیا در مراسم عزاداری تعداد جالب توجهی از این توصیهها، اجرا نمیشود؟! افراد فعالتر نیستند؟ روابط اجتماعی شان بیشتر نمیشود؟ عزاداری کار با معنایی نیست؟ سطح انتظارات و آرزوها را تعدیل نمیکند؟ تفکر خوش بینانه القاء نمیکند؟ برون گرایی را رشد نمیدهد؟ با اطلاعات دینی،سیاسی، فرهنگی اجتماعی که افراد میدهد، آنها را در زمان حال واقع نمیکند؟
و...
پاسخ به همه این سؤالات، مثبت است و عزاداری در واقع برای جامعه و افراد، شادیحقیقی میآفریند، نشاط و تحرک میآورد و....البته آسیب هایی نیز مراسم عزاداری را تهدید میکند، اما آن آسیبها از لوازم لاینفک این مراسم نیست، بلکه اموری عارضی است که باید زدوده شود.(2)
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست // در عشق تو بیجسم همی باید زیست
از من اثری نماند و این عشق از چیست؟ // چون من همه معشوق شدم عاشق کیست؟(3)
امام حسین علیهالسلام سمبل عشق و پرستش و شهادت و شوریدگی و شیدایی است.
نام امام حسین علیهالسلام و قیام او، شیدایی و شوریدگی او، درس آزادمردی و حقیقت حیات را به مردم میدهد.
او الگوی مناجات و معاشقه است «و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته»(4)
یا رب چه چشمهای است محبت، که من از او // یک قطره نوش کردم و دریا گریستم
انبیای الهی، به ویژه اوالوالعزم، هر گاه به مشکلی بزرگ برخورد مینمودند، برای حل آن، خداوند متعال را به انوار طیبهی پنج تن آل عبا علیهمالسلام سوگند میدادند؛(5) هر جا انبیاء و مرسلین، شهداء و صدیقین باشند، حسین سلام الله علیه آن جا مجلی و مظهر است.
برخی از آنها وقتی به نام امام حسین علیهالسلام میرسیدند، غمگین میشدند و اشک میریختند. هنگامی که از علت آن سؤال کردند، خبر شهادت مظلومانهی اباعبدالله الحسین علیهالسلام را به آنان دادند و بر همین اساس به عزاداری پرداختند.
حضرت آدم بر ساق عرش، نامهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهمالسلام را مشاهده کرد و جبرئیل به او تلقین کرد که بگوید: «یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمة، یا محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین و منک الاحسان».(6)
هنگامی که حضرت آدم علیهالسلام نام امام حسین علیهالسلام را بر زبان جاری ساخت، گریان شد و قلبش خاشع گردید.
حضرت آدم علیهالسلام گفت: ای جبرئیل! چرا پس از گفتن نام حسین، قلبم شکست و اشکم جاری گردید؟
جبرئیل خبر شهادت امام حسین علیهالسلام و چگونگی مصائب او را تشریح نمود و هر دو چون مادر جوان مرده، عزاداری و گریه و ناله نمودند.(7)
آنان که ره دوست گزیدند همه // در کوی شهادت آرمیدند همه
در معرکه دو کون، فتح از عشق است // هر چند سپاه او شهیدند همه
امام حسین علیهالسلام فرمود:
من کشتهی اشکها هستم. کشته غم هستم، و خدا را سزاوار است که هر که غصهدار و غمگین است، و مرا زیارت کند، غم از او زایل و خوشحال به خانوادهاش برگردد.(8 و 9)
اگر ما از عزت حسینی دم میزنیم و معتقدیم که امام حسین سلام الله علیه با طاغوت زمان خویش دست بیعت نداد و قیام با شمشیر کرد. همان طور هم برای امام مهدی عجل اللّه فرجه الشریف میگوییم.
چنانچه امام حسین علیه السلام بیعت و سازش را نپذیرفت، امام زمان سلام الله علیه هم بیعت هیچ طاغوتی را نپذیرفته و نمیپذیرد. در منتخب الاثر بابی به عنوان «فی أنه لیس فی عنقه بیعة الاحد» ذکر شده که ده روایت را در این باب ذکر مینماید که : قائم ارواحنافداه قیام میکند در حالی که بیعت هیچ کس بر عهده او نخواهد بود.
هم چنین امام مهدی علیه السلام سر سازش با هیچ کس را ندارد و کسانی که اهل منطق و فهم نباشند، با شمشیر حضرتش رویاروی هستند. امام باقر و امام صادق سلام الله علیهما میفرمایند: «لیس شأنه إلا السیف.» او که دریای مهر و عطوفت است، در برابر با ملحدان کج اندیش متعصب، فقط شمشیر را میشناسد و مانند جد بزرگوارش بعد از اتمام حجت، چنانچه نپذیرند، آنان را با شمشیر روانه دوزخ کند: «یقتل اعداء الله حتی یرضیالله؛ دشمنان خدا را میکشد تا خدا راضی گردد.»
و گویا از روز ظهور که روز عاشوراست، ظهور عاشورایی فهمیده میشود؛ یعنی مهدی عجل الله فرجه ادامه حسین سلام الله علیه است و همان طوری که شمشیر در کربلا قامت خمیده اسلام را استوار کرد، روز ظهور نیز شمشیر کج حضرت، قامت خمیده اسلام را راست مینماید، و بذر عزتی که پیامبر آورد و وارث او حسین در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند، امام مهدی در دوران غیبت به هرس آن همت گماشته، در روز ظهور شکوفا و ثمر میدهد.
لذا، در مییابیم که تمام عزت در دوران مهدی است و اگر خواهان گسترش عزت حسینی باشیم، گامی بلند به سوی ظهور برداشتهایم و در حقیقت عزت حسینی، بهترین زمینه سازی برای حکومت مهدی است.
بیعت ما با امام عصر عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف آیندهای ضمانت شده دارد. او و شیعیانش غالباند و انتقام خواهند گرفت، و او عدل مطلق را در زمین حاکم میکند و جبت و طاغوت را باطل مینماید. این اعتقادی است که شیعه با سینه سپر کرده در پیشگاه دوست و در مقابل دشمن اعلان میکند و آن را در بیعتش میگنجاند:
أَشْهَدُ أَنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغالِبُونَ... وَ أَنْتَ تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً...
ای حجة بن الحسن، شهادت میدهم که حزب تو غالباند و اولیای تو رستگار و دشمنانت زیانکارند. خداوند تو را برای یاری دین و عزت یافتن مؤمنین و انتقام از منکرین و سرپیچی کنندگان ذخیره فرموده است.
تو اجتماع دشمنان را بر هم میزنی و هر حقی را به اثبات میرسانی و هر باطلی را ابطال مینمائی. تو هستی که زمین را پر از عدل و داد میکنی بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد، و تو هستی که از دنیا نمیروی تا آنکه بر جبت و طاغوت خط بطلان بکشی.
ـ همخوانی زیبا : «ای کاروان آهسته ران آشفته حالم آید به جان بوی خزان از چه ننالم بوی جدایی می رسد زین دشت و صحرا آید به گوش جان من آوای زهرا»
فرمت: MP3
زمان: 5 دقیقه و 3 ثانیه
حجم: 1189 کیلوبایت
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار،ج75،ص167.
2. برگرفته از «روان شناسی عزاداری»،محمد کاویانی
3. شیخ ابوسعید ابوالخیر
4. تنویرالقلوب، حدیث قدسی
5. بحارالانوار،ج16،ص366.
6. درالثمین،ذیل تفسیر آیه(فتلقی آدم من ربه کلمات/سوره مبارکه بقره)
7. بحارالانوار،ج44،ص245
8. قال الحسین بن علی سلام الله علیه : أنا قتیل العبرة قتلت مکروبا و حقیق علی الله أن لا یأتینی مکروب الا رده و قلبه الی أهله مسرورا.
9. سیدجوادهاشمی،حسین خون خدا،ص12