خیانت سیاسی هم ممنوع!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز : یکشنبه
سفره داران: امیرمؤمنان امام علی و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیهما
* در محضر میزبان:
حضرت زهرا سلام الله علیها:
«شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.»(1)
-- خیانت سیاسی هم ممنوع! --
«خیانت» گفتار، کردار یا نیّتى است که بر خلاف تعهّدى باشد که از انسان انتظار مىرود و موظّف به آن است،(2) خواه طرف تعهد، خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشد، خواه خود شخص یا مردم، و خواه تعهّد و وظیفه، رسمى باشد خواه عرفى، با زبان حال باشد یا مقال ... بنابراین هر کسى تعهد و وظیفه شرعى، عرفى، قانونى، فردى، اجتماعى و ... را زیر پا بگذارد و برخلاف آن اقدام نماید، امانت را مراعات نکرده، مرتکب خیانت شده است.
اصل بکلّى ممنوع
در اسلام، رعایت امانت، ضرورى، فراگیر، همیشگى، همه جایى و مطلق است و هیچ کس به هیچ عنوان، حق پایمال کردن امانت را ندارد، حتّى اگر کافر حربى- که سختترین دشمن دین و مسلمانان است- امانتى را به مسلمانى بسپارد، باید به او برگرداند و در آن خیانت نورزد، چنان که رسول اکرم صلّى الله علیه و آله، در جریان هجرت، به امیرمؤمنان علیهالسلام مأموریت داد که امانتهاى مشرکان قریش را به آنان بازگرداند و سپس عازم مدینه شود.(3)
حضرت صادق (ع) مىفرماید:
«اتَّقُوااللَّهَ وَ عَلَیْکُمْ بِاداءِالْامانَةِ الى مَنِائْتَمَنَکُمْ فَلَوْ انَّ قاتِلَ امیرِالْمُؤْمِنینَ عَلَیْهِ الْسَّلامُ ائْتَمَنى عَلى امانَةٍ لَادَّیْتُها الَیْهِ»(4)
تقواى الهى پیشه سازید و بر شما باد اداى امانت به امانتگذار، که اگر قاتل امیر مؤمنان سلام الله علیه هم امانتى به من بسپارد، به او رد خواهم کرد.
از کلّى بودن اداى امانت، ممنوعیت کلّى و حرمت همه جانبه خیانت نیز به دست مىآید، علاوه بر اینکه در شرع مقدّس بر ممنوعبودن مطلق آن تصریح شده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خائن به مسلمانها را از زمره اسلام خارج دانسته، مىفرماید:
«لَیْسَ مِنَّا مَنْ خانَ مُسْلِماً فى اهْلِهِ وَ مالِهِ»(5)
کسى که به ناموس و ثروت مسلمانى، خیانت کند، از ما نیست.
امام على علیهالسلام، خیانت را ریشه نفاق دانسته، مىفرماید:
«رَأْسُ الْنِّفاقِ الْخِیانَةُ»(6)
خیانت، ریشه نفاق است.
چنان که آن را ورود به مرز کفر شمرده، مىفرماید:
«رَأْسُ الْکُفْرِ الْخِیانَةُ» (7)
خیانت، ابتداى کفر است.
امام باقر علیهالسلام نیز، مؤمن را از آلودگى به خیانت، پیراسته دانسته، مىفرماید:
«انَالْمُؤْمِنَ لایَخُونُ»(8)
مؤمن، خیانت نمىکند.
مفهوم سخن امام این است که خیانت با «ایمان» سازگارى ندارد و خائن، باایمان بیگانه است.
نمودها
با توجه به تعریف واژه خیانت، خلافهاى بىشمارى در محدوده آن قرار مىگیرد و در برابر هر امانتى، نوعى خیانت، قابل تصوّر است که بطور خلاصه بیان می کنیم:
1- نافرمانى خدا و پیامبر
امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
«فَخِیانَةُاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مَعْصِیَتُهُما»(9)
خیانت به خدا و پیامبر (همان) نافرمانى آنهاست.
2- بىتفاوتى نسبت به مسلمانان
امام صادق علیه السلام پیرامون یکى از آن حقوق مىفرماید:
«ایُّما رَجُلٍ مِنْ اصْحابِنَا اسْتَعانَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ اخْوانِهِ فى حاجَةٍ فَلَمْ یُبالِغْ بِکُلِّ جُهْدِهِ فَقَدْ خانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَالْمُؤْمِنینَ»(10)
هر یک از یاران ما، اگر یکى از برادرانش در رفع نیاز خویش از او کمک بخواهد، ولى او با تمام توان به وى مدد نرساند، بطور قطع، به خدا، پیامبرش و مؤمنان، خیانت ورزیده است.
بر اساس این حدیث شریف مىتوان گفت: همه کسانى که از شروع نهضت اسلامى به رهبرى امام راحل رحمة الله علیه تاکنون- بویژه در طول هشت سال دفاع مقدس- با داشتن توان و آگاهى، به انقلاب اسلامى و ملّت مظلوم ما کمک نکردند، خواه در داخل، خواه در خارج، خائن به خدا و پیامبر صلوات الله علیه و آله و مؤمنان، محسوب مىشوند و تکلیف آنانى که به هر نحو، به دشمنان اسلام و انقلاب کمک کردند، روشن است.
3- خیانت سیاسى
منظور از خیانت سیاسى، نادیده گرفتن اصول سیاسى اسلام، انقلاب و جمهورى اسلامى، پشت کردن به ملّت، تبانى و بده بستان با دشمنان آنها، جاسوسى به سود بیگانگان، گام برداشتن برخلاف مصالح ملّى و دینى و مانند آن است.
کسى که در هر یک از پستهاى سیاسى مملکت اسلامى قرار مىگیرد، در واقع، با خدا، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، رهبر و ملّت، پیمان بسته که با تمام توان خویش در جهت شکوفایى، پویایى، توسعه و ترقى، استقلال و آزادى مملکت بکوشد و اصول سیاسى، قانونى و انقلابى را اجرا نماید، خواه مانند رئیسجمهور و نمایندگان مجلس، چنین سوگندى را یاد کند یا بدون سوگند، پستى را بپذیرد.
کمترین سهلانگارى در اجراى اصول یاد شده یا خداى ناکرده زیر پانهادن یکى از آنها، خیانتى مسلّم و گناهى نابخشودنى است که متأسفانه اسلام، در طول تاریخ 14 قرنه خویش، ضربههاى سنگینى از چنین خائنانى خورده که صفحات تاریخ را چون روى خویش، سیاه کردهاند، به عنوان نمونه:
- پس از توطئه منافقانه معاویه و عمروعاص، در جنگ صفّین و پایان تأسف بار آن با حَکَمیت، عدّهاى ساده لوح، شخص ابلهى چون ابوموسى اشعرى را به عنوان نماینده، بر امام على علیهالسلام تحمیل کردند تا در مذاکرات به اصطلاح صلح، با عمروعاص- نماینده معاویه- به گفتگو و عقد قرارداد بپردازد. امیرمؤمنان سلام الله علیه و یاران زیرک و دلسوخته او- که چارهاى جز قبول این تحمیل نداشتند- هشدارها و نصایح گوناگونى بدرقه ابوموسى- که عازم محل مذاکره بود کردند، ولى آن نابخرد در نهایت، اصول مسلّم اسلام- از جمله اصل ولایت- و نیز آن هشدارها و نصایح را نادیده گرفت و به خلع امام از خلافت، رأى داد! (11)
- تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامى نیز خیانتهاى مخالفان اسلام و انقلاب را به یاد دارد، مانند خیانت طیف لیبرالها در دولت موقّت، خیانت بنىصدر که عالیترین پست سیاسى جمهورى اسلامى را تصاحب کرده بود، جاسوسى و خودفروشى گروهکهاى معاند چون، منافقین، فرقان، پیکار، فدایى خلق، خلق مسلمان و ... که با همه پراکندگى و تضادّى که با یکدیگر داشتند، در یک نقطه تشریک مساعى مىکردند و آن ضدّیت با نظام جمهورى اسلامى و خیانت به آرمانهاى امام امت و انقلاب بود.
- در جهان معاصر از خائنانى چون انورسادات، عرفات و ... مىتوان نام برد که یکى با رفتن به «کمپ دیوید» و امضاى قرارداد ننگین صلح با اسرائیل، سدّ تحریم سیاسى- اقتصادى جهان اسلام علیه صهیونیستهاى غاصب را شکست و به جاى خدمت به خدا و مسلمانان، به استکبار و اسرائیل خدمت کرد و نهایت جسارت و خیانت را مرتکب شد که به تعبیر امام جواد علیهالسلام:
«کَفى بِالْمَرْءِ خِیانَةً انْ یَکُونَ امیناً لِلْخَوَنَةِ»(12)
در خیانت شخص همین بس که امین خائنان باشد.
دیگرى نیز با خاتمه دادن به مبارزه با اسرائیل، فداکاریهاى نیم قرنِ مبارزان و شهیدان فلسطینى را جلو پاى جلّادان اسرائیل، قربانى کرد و خطّ خائنانه سادات معدوم را تکمیل نمود.
امام على علیه السلام، خیانت سیاسى را زشتترین نوع خیانت دانسته، مىفرماید:
«انَّ اعْظَمَ الْخِیانَةِ خِیانَةُ الْامَّةِ وَافْضَحُالغِشِّ غِشُالْائِمَّةِ»(13)
بزرگترین خیانت، خیانت به ملّت و رسواترین دغلبازى، دغلبازى با پیشوایان است.
چنان که خائنان را پستترین مردم شمرده و فرموده است:
«شَرُّالنَّاسِ مَنْ لا یَعْتَقِدُالْامانَةَ وَ لا یَجْتَنِبُالْخِیانَةَ»(14)
بدترین مردم کسى است که پایبند به امانت نباشد و از خیانت نپرهیزد.
گفتنى است که افشاى اسناد و اطلاعات محرمانه نیز در زمره خیانت سیاسى قرار دارد و بشدّت مورد نهى و نکوهش قرار گرفته است. رسول خدا صلّى الله علیه و آله مىفرماید:
«افْشاءُ سِرِّ اخیکَ خِیانَةٌ فَاجْتَنِبْ ذلِکَ»(15)
افشاى راز برادرت، خیانت است، از آن بپرهیز.(17)
ـ در چند ماه اخیر نیز، تلاش مذبوحانه برخی افراد بی هویت شیفته زرق و برق دنیا و در آرزوی تمدن غرب در جهت ایجاد رابطه ننگین با آمریکای جهانخوار و زمزمه هایی برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا» که بحق جزء اصول عقیدتی شیعه است؛ نمونه بارزی از خیانت بوده و قطعاً در همین راستا قابل شناسایی و بررسی است.
به امید خدا و با عنایت حضرت ولی عصر ارواحنافداه ان شاءالله بار دیگر با حضور مردم در صحنه، این خودفروشان و خام اندیشان و خائنین به خون شهدای گرانقدر و آرمان های انقلاب و امام راحل خواهند دید که هرگز نهالی که با نثار خون شهیدان آبیاری شده سایبانی برای مستکبرین و جهانخواران نخواهد بود.
شهید عطا الله اویسی
با تفرقه به اسلام و میهن عزیز و خون پاک شهدا خیانت نکنید که قلب امام امت و آقا امام زمان را به درد میآورید.
شهید سعید طوقاین
کاری نکنید، که لیاقت یاوری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را از دست بدهید تا میتوانید مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر خدا چنین کنید.
شهید محمد دهقان
امیدوارم که با مرگ خود، تو برادر را به سوی امام زمان علیه السلام بکشانم و امیدوارم که روزی تو یکی از سربازان امام زمان علیه السلام باشی.
شهید علی شعبان نژاد
خدایا تو را شاکرم که این بینش را در من نهادی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیشوایانم را بشناسم و راه چگونه زیستن و چگونه مردن را از آنان بیاموزم.
شهید علی امین پور
فعلاً در دوران غیبت کبرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به سر میبریم، مواظب باشید با برنامههایتان قلبش را شاد کنید.
اگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تداوم نمی یابد مگر با کشته شدن من و اگر فرج مولایم ولیعصر نزدیک نمی شود مگر با کشته شدن من، ای رگبارها و ای خمپارهها مرا پاره پاره کنید.
شهید مهدی زین الدین
در دوران غیبت به کسی منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد.
ثانیه ها در تپش اند، التهابی مهیج و شوقی شیرین در پیکر کوچکشان می جوشد. در گذر از لحظه ها کند می لغزند وشتاب همیشه را ندارند.
تعدادشان به عدد منتظران زمینی و آسمانی است، هر کدام در سینه ای می تپند و شرار شوق را در فضا می افشانند.
گرمای جانبخشی است. از لحظه هبوط آدم تا همین لحظه، همه در این انتظار جان داده اند. غرش غمگین ابرها و شتاب شورانگیز قطره ها در رسیدن به خاک، گردش خستگی ناپذیر و بی تأمل افلاک، ذره ذره عطرهایی که هر صبح، شور و شعف را به سینه ها می ریزند، شاخه هایی که هر بهار از دل ساقه ها می رویند و.... همه به این شوق،شوریده و حیران، زمان را سپری می کنند.
چه جانکاه است، نیایش ملکوت و دعای ناسوت، چه دیر به ثمر می نشیند.
بارالها!
نغمه ها در گلوها می میرند و ناله ها در سینه ها به سردی می گرایند. روح عاصی انسان در یأسی مرگبار، دست و پا می زند. کام تشنه کودکان یتیم می سوزد. سایه های عدالت، گمگشته های هزار ساله آنهایند.
بشر در حصار سیمان و آهن و دود، با سرعتی دیوانه وار، سرگشته می چرخد. چه می خواهد؟ در پی کدام پناه، واله و سرگشته زمان را سپری می کند؟ آنقدر در روزمرگی مدفون است که ماورای ماده برایش افسانه جلوه می نماید.
وجودی که ریشه و اساس هستی اش را در ملکوت اعلی بجا گذاشته است و این لباس پوسیده و بی مقدار را چند روزی به عاریت گرفته تا روح خود را برای لقای دوست، جلا دهد، چه غافل و بی خیال در بیغوله مادیات و در لایه های متعفن شهوات جا خوش کرده است.
ولی....
فصل بیداری فرا رسیده است. ماده پرستان و مادی گرایان در تلاشی نه چندان موفق، چند قرن جولان داده و ذهن نسیان پذیر بشری را در هاله ایدئولوژی به ظاهر عقلانی خویش به خوابی ابدی (به خیال خویش) فرو برده اند.
اما خیزشهای فکری و انقلابی در دهه های انتهایی قرن بیستم و بیداری عمومی آغاز قرن بیست و یکم،افق دیگری را فراروی بشر گشوده است.
جهان تشنه معنویت، خسته از شهوات و شهوت پرستی در پی آفتابی به بلندای ابدیت است تا روح زنگار بسته اش را،در نور پاکش صیقل دهد.
برای بیعت خود بهترین شاهدان را معرفی میکنم تا خود را در بند بیعتم محکم و پایدار نمایم. خدا و ملائکه و شخص حضرت بقیة اللَّهعلیهالسلام را شاهد میگیرم و چنین عرضه میدارم:
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُ مَلائِکَتَهُ وَ أُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ بِهذا...
هر کس ولایت تو را معتقد باشد و به امامت تو اعتراف داشته باشد اعمالش قبول است و گفتارش تصدیق میشود و حسناتش مضاعف میگردد و گناهانش محو میشود، و هر کس از ولایت تو عدول کند و نسبت به معرفت تو جاهل باشد و دیگری را بجای تو برگزیده باشد، خداوند او را به صورت در آتش میاندازد و هیچ عملی را از او نمیپذیرد و روز قیامت ارزشی برای او قائل نمیشود.
خدا را و ملائکهاش را و - ای مولای من - شما را در این باره شاهد میگیرم، که ظاهر این گفتار من همچون باطنش و پنهان آن همچون آشکارش باشد.
تو خود شاهد بر این پیمان باش و این عهد من با تو است و پیمانی از من نزد تو است، چرا که تو نظام دین و رئیس متقین و عزت موحّدین هستی و خداوند به من چنین دستور داده است.
ای صاحب اختیار من، تو را بعنوان امام و هدایت کننده و ولی و ارشاد کننده خود پذیرفتهام، و بدنبال هیچکس به جای تو نیستم و کسی را جز تو صاحب اختیار خود نمیدانم.
ـ استاد پناهیان (دو واحد قدرت!) : «علت مبارزه ما با استکبار چیه ؟! قدرت چیست و چگونه حفظ می شود و...»
فرمت: MP3
زمان: 19 دقیقه و 6 ثانیه
حجم: 3360 کیلوبایت
پی نوشت ها:
1. بحارالا نوار: ج ۶۸، ص ۱۵۵
2. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوى، ج 3، ص 152.
3. سیره ابن هشام، ج 2، ص 129، داراحیاء التراث العربى.
4. بحارالانوار، ج 75، ص 114.
5. همان، ص 174.
6. شرح غررالحکم، ج 4، ص 48.
7. همان، ص 53.
8. بحارالانوار، ج 103، ص 175.
9. انفال( 8)، آیه 27.
10. تفسیر نورالثقلین، حویزى، ج 2، ص 144، علمیه قم.( مىتوان گفت: همه انواع خیانت زیرمجموعه این نوع قرار مىگیرد. چون هر گونه خیانت در امانت، نافرمانى خدا و پیامبر نیز هست.)
11. بحارالانوار، ج 75، ص 175.
12. ر. ک. وقعة صفین، نصربن مزاحم، ص 502، 534- 548، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى.
13. بحارالانوار، ج 78، ص 364.
14. نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 26، ص 885.
15. شرح غررالحکم، ج 4، ص 175.
16. بحارالانوار، ج 77، ص 89.
17. اخلاق سیاسى،على اصغر الهامىنیا،ص177.
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/node/19047
ما را از بروزرسانی خود آگاه
و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
یا علی