دژ پایدار و بلند میان ما و دشمن!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز : شنبه
سفره دار: حضرت رسول اعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
* در محضر میزبان:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
«احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء؛ محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند.»(1)
-- دژ پایدار و بلند میان ما و دشمن! --
امام رضا سلام الله علیه: «ما أحْسَنَ الصَّبْرَ و انْتِظارَ الفَرَجِ!... فَعَلَیکم بالصَّبْرِ».(2)
وه! چه نیکوست شکیبایی و انتظار فرج... پس بر شما باد به شکیبایی.
تاکتیک پیروز کننده «صبر»، همچون مکتب سازنده «انتظار» دچار تحریف و اتهام مخالفان دین شده، آن را مایه تسلیم و شکست و نشانه سستی و درماندگی پنداشتهاند، در حالی که «صبر»، «مقاومت» است و «استقامت».(3)
بنابراین، صبر کمینگاهی برای بسیج نیروها در نبرد سرنوشت عصر ماست، و شخص منتظر در این سنگر امکانات خویش را برای روز ظهور ذخیره مینماید، و از همین پناهگاه، به دشمن حملهور میگردد. روشن است که لازمه پیروزی در چنین رزمی، غافل ماندن دشمن، مستور بودن سنگر، و مخفی گشتن پیکارگر میباشد. بنا به روایات ما، این منظور در سایه «تقیه» بدست میآید.
«ذوالقرنین» خطاب به مردمی که در خطر هجوم قومی فاسد بودند، گفت :
« فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْماً... فَمَا اسْتطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً ».(4)
مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و ایشان سدّی بلند برآرم... که نتوانند بر فرازش روند، و نتوانند که شکافش دهند.
در تفسیر آیه فوق، حضرت صادق علیه السلام فرمود : تقیه، همانند آن دیوار استوار است؛ چون بدان عمل کنی، نخواهند توانست که تو را نیرنگ زنند یا بر تو دست یابند. تقیه، دژی پایدار و بلند میباشد که میان تو و دشمنان خدا، سدّی نفوذناپذیر میگردد.(5)
اهمیت و جایگاه تقیه برای شیعیان در عصر غیبت حضرت مهدی علیه السلام به عنوان یک وظیفه، در حدی است که حضرت رضا علیه السلام فرمود :
«مَنْ تَرَکَ التَّقیَّةَ قَبْلَ خروجِ قائِمِنَا فَلَیْسَ مِنَّا».(6)
آنکس که بکلی دست از تقیه بشوید - پیش از آنکه قائم ما قیام کند - پس، از ما نیست.
فهم دقیق این بیان، نیاز به توضیح فراوان دارد، امّا مختصر و مفید آنکه : چون لازمه ظهور، آماده شدن گروه بسیاری از شیرمردان پارسا و کارآزموده، برای یاری و نصرت حضرت مهدی علیه السلام است، لذا شیعه باید بیش از هر چیز و پیش از هر کار، به فراهم ساختن این جنگاوران پاک و دلاور همّت گمارد، و برای تربیت آنان تلاش و کوشش نماید، و به هیچ بهانه نباید نیروی آنان را هدر داده و تلف کند. از سوی دیگر، دشمنان و بدخواهان درصددند تا به هزار و یک دسیسه و نیرنگ، قدرت شیعه را نابود سازند، و جمعیّت ما را از هم بپراکنند. و هویداست که در این میان، جز پنهان کاری و دشمن فریبی یعنی «تقیّه» چارهای نیست.
نتیجه اینکه شیوه حفاظتی تقیه بمعنای «دست از تکاپو کشیدن» و «با بیگانه همدست گشتن» نیست، بلکه «پوشاندن تلاشها» و «خام کردن دشمنها» است، همانکه در علوم نظامی از آن به «استتار» و «غافلگیری» یاد میکنند. حضرت صادق علیه السلام در حدیثی، از این تاکتیک، تعبیر به «خباء» میفرماید :
واللَّهِ ما عُبِدَ اللَّهُ بِشیءٍ أَحَبَّ إلَیْهِ مِنَ الخَباءِ.
قلتُ : وَمَا الخباءُ؟
قال : التَّقیّةُ.(7)
به خدا قسم، خداوند به چیزی محبوبتر از خَباء برای او عبادت نشده است.
عرض کردم : منظور از خَباء چیست؟
فرمود : تقیه.
خباء به این معانی آمده است :
1 - خیمهای که انسان را از دید دیگران یا وزش باد و ریزش باران و تابش آفتاب مصون میدارد.
2 - لفاف بذر، مانند پوسته روی دانه گندم.
3 - خاکستری که روی آتش را میپوشاند.
4 - کاسبرگ گل.(8)
در تمام این معانی، مفهوم نگهداری و پوشش وجود دارد.
امّا دشمن از دو راه میتواند سدّ تقیّه را بشکافد، و به نقشهها و برنامههای منتظران راستین دست یابد : یکی گفتار و دیگری کردار ؛ پس انسان چشم براه، زبانش را سخت مهار میکند، هر سخنی را به هرکس و هرجا و هر زمان نمیگوید و کمتر تظاهر خارجی به نبرد با دشمن مینماید.
از حضرت باقر علیه السلام پرسیدند: برترین شیوهای که یک مؤمن در ایام غیبت میتواند داشته باشد چیست؟
فرمود :
«حِفْظُ اللِّسانِ ولُزُومُ البَیْتِ».(9)
نگهداری زبان و خانهنشینی.
در کلامی دیگر امام رضا علیه السلام، راه رهائی از فتنههای آخرالزمان را اینگونه مینمایاند :
«یأْتی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ تکونُ العافِیَةُ فیه عَشْرَةَ أجزاءٍ ؛ تِسْعَةٌ فی اعتزالِ النّاسِ وواحِدٌ فی الصَّمْتِ».(10)
زمانی بر مردم آید که عافیت و به سلامت جستن در ده جزء است : نه دهم در کنارهگیری از مردم است و یکی در خاموشی.
فراموش نکنیم که این کار آسانی نیست، بطوری که حفظ ایمان در آن دوران پر مخاطره را تشبیه کردهاند به اینکه کسی با کف دستش، تیغهای تیز درخت خارداری را چنان بتراشد که صاف گردد :
«المُتَمَسِّکُ فیها بِدِینِهِ کالْخارِطِ لِلقَتادِ بِیَدِهِ».(11)
اثرات چشمگیر تقیّه در نگهبانی از زندگی و حیات عقیدتی بر انسان متعهد در برابر دشمنان روشن و آشکار است.
در بیان گهربار دیگری از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در ذیل آیه « إنَّ أکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أتْقَاکُمْ »(12) اینگونه از تقیه سخن میگوید :
«إنّ أکرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أعمَلُکُمْ بالتَقِیَّةِ».
گرامیترین شما نزد پروردگار، کسی است که بیشتر به تقیه عمل کند.
پرسیده شد : تا کی؟ ای فرزند پیامبر! فرمود :
تا روز تعیین شده که روز ظهور قائم ما اهل بیت است، پس هرکس قبل از قیام قائم ما تقیّه را ترک کند، از ما نیست.(13)
آن حضرت کلمه «اتقاکم» - پرهیزگارترین شما - را به تقیهکنندهترین و سخت چنگ زنندهترین شما بدان تفسیر فرمودهاند؛ زیرا «اَتقاهُ» در لغت عرب دارای این معانی است : ترسانید او را، آگاهانیدش، دورش کرد، و جان او را از بدی نگهداشت.
از این رو، به دوری گزینندگان از گناه «مُتّقی» میگویند، و تقوی به معنی کوشش و کرداری است که موجب نگهداری و حفظ خود از عذاب میباشد. و آن کسی که از شرّ جنایتکاران و حیله و فریب کجروان دوری گزیند، خود فردی «متقی» است و عملی که موجب نجات از این شرّ و مکر و فریب گردد، «تقیه» خواهد بود.
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه:
ای عزیز! با آن که این عالم دار جزا نیست، و محل بروز سلطنت حق نیست، و زندان مؤمن است، اگر تو از اسارت نفس بیرون آیی و به عبودیت حق گردن نهی، و دل را موحد کنی و زنگار دو بینی را از آیینة روح بزدایی، و قلب را به نقطة مرکزیة کمال مطلق متوجه کنی در همین عالم آثار آن را به عیان مییابی. چنان وسعتی در قلبت حاصل شود که محل ظهور سلطنت تامة الهیه شود و از تمام عوالم، فسحت و سعة آن بیشتر گردد.
«لا یسعنی أرضی و لا سمائی بل یسعنی قلب عبدی المؤمن»
زمین و آسمان گنجایش مرا ندارد. بلکه جایگاه من قلب بنده مؤمنم است
و چنان غنا در آن ظاهر گردد که تمام ممالک باطن و ظاهر را به پشیزی نشمری، و چنان ارادهات قوی گردد که متعلق به ملک و ملکوت نگردد و هر دو عالم را لایق خود نداند.
طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت // بدر آی تا ببینی طیران آدمیت...(14)
یا اباصالح المهدی، ادرکنی و لا تهلکنی
ای مهدی محمد، صلوات الله علیه و آله!
هر دو یادگار رسول، مگر جز تو بودند؟
قرآن ناطق «تویی» و عترت باقی هم، تنها «تو».
کنون چه شده ست دیده دل را، که «قرآن ناطق» را نمی بیند و «عترت باقی» را نیز، نمی یابد؟...
ای فرزند «علی عظیم »، علیه السلام!
سکوت پرمعنایت، سکوت «علی »، علیه السلام، را تفسیر می کند و صبرت، عظمت صبر او را متجلی می سازد.
ای تمامی عدالت، صاحب ولایت و مصدر جهانی حکومت!...
کنون این دست ما و التماس بیعت!... (عجل علی ظهورک)
ای یوسف «زهرا»، سلام الله علیها!
مگر ریسمان ستم، به واسطه جهل عوام تواند که دو دست غیرت جوانمردان را به زنجیر کشد; خانه امید نبوت را به آتش کشد; به مسمار قساوت، مهبط وحی(15) را از «خون خدا» گلگون کند و فرزند «ولی حق» را نیامده، قربانی کند!؟
می دانم که همیشه آزارت می دهد. آخرین فریاد جگرخراش مادری در میان آتش در و دیوار که:
«یا مهدی!...»
ای جان جانان «حسن»، علیه السلام!
تو زیباترین تجلی حسنی و امین ترین وارث بر کمال عقل «حسن»، علیه السلام.
چه زیبا همچو «حسن»، شجاعت را به نجابت آمیخته ای.
ای وارث «خون خدا»!
«حسین »، آغازگر نهضت بود...
از آن روزی که امام، علیه السلام، خون «اصغرش» را به آسمان هدیه فرستاد،خون «پسر» در آسمانها و خون «پدر» بر زمین سرخ کربلا، غوغا می کند.
ای منتقم خون خدا!
«حسین » آغاز کرد...، تو کی پایان خواهی بخشید؟...
ای حقیقت عاشقانه ترین سجده ها!
زیباترین جلوه های هستی، لحظه ای است که «بقیة الله »، در سجده «الله »، سر تعظیم فرود می آورد.
ای وارث سجده های هر دو «علی »!(16).
آنان را که توفیق نظاره سجود تو در نماز، حاصل شد; زان پس به شرم نشستند از هرچه سجده انسانی، که پیش از آن بر کره خاک دیده بودند...
ای یگانه «علم و حکمت »!
تو وارث «شهر علم » و «دروازه آنی ». تو وارث علوم انبیا و «شکافنده » آنی!
ای سیره ات همه بر مبنای حکمت!
«علوم حقیقت » و «حقیقت حکمت » را، بر قلب ما مستولی ساز!
ای حافظ استوار مکتب «صدق »!
دین آباء تو با «صداقت » قوام یافت و صداقت محض نیز، تنها «تشیع » متجلی است...
رهروان مکتب خود را از شر دو طایفه گمراه، در امان دار:
«عالمان بی عمل و جاهلان مقدس مآب »(17)
ای عظیم تمثال «حلم»!
درس حلم و کظم «موسوی » را به ما و همکیشانمان بیاموز تا بدانیم که تنها دشمنان تو شایسته غضب اند، و نه دوستان!
ای تجلی محض «رضا»!
خدا هم در خیل بندگانش - پس از علی بن موسی الرضا، علیه السلام - هرگز «رضایی » دوباره چون تو ندید.
«رضا»یی که هرلحظه، شقاوت دنیا را دید; چشم حیا برهم نهاد و شاید، تنها در دل گریست، اما گفت: «الهی; رضا برضائک، صبرا علی بلائک، فاغث یا غیاث المستغیثین!».
ای متصل به دریای جود «جواد»!
چشم دل را از هرچه سراب دنیاست، ناامید کن تا ببیند که سرچشمه زلال جود و سخاوت، به دست کیست!
ای روح هدایت «هادی »، علیه السلام!
دگر دل را طاقت دیدن اینهمه «ضلالت» نیست... دست افتادگان، همه برگیر.
ای فرزند حسن «زکی»، علیه السلام!
شاید کسی همچو پدر، هرگز ترا نشناخت; صاحب لشکری که خود آرزوی سربازی سپاه تو بردل داشت... سپاهش به سپاه مخلص تو، متصل باد.
یا «اباصالح المهدی »(ارواحنافداک)!
چه بگویم با تو، که ناگفته، همه را می دانی...; سوز حزین دل را تنها تو دریابی!
بدان که من هم به تو اقتدا می کنم آنگاه که برای فرج خویش، می خوانی:
«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء».
خدایا شکر که امامان ما را خود انتخاب کردهای و اختیار امامت را به ما نسپردهای. ما به اطاعت بیچون و چرا در برابر مقام عصمت مطلقی که تو نصب کردهای افتخار میکنیم. ما همچون سلمان و ابوذر و مقداد منتظر فرمان او هستیم تا اوامر او را فوراً جامه عمل بپوشانیم. خدایا ما را در این اعتقاد راسختر کن و برای مراحل عملی آن آماده ساز.
اللَّهُمَّ أَعِنّاْ عَلَی الْإِجْتِهادِ فی طاعَتِهِ وَ اجْتِنابِ مَعْصِیَتِهِ...
خدایا ما را در کوشش برای اطاعتش و دوری از معصیتش یاری فرما. ما را در خدمت او پایدار کن و در ادای حقوق او یاریمان کن و ما را در راه او قرار ده.
خدایا ما را در اطاعت او تقویت کن و در گام برداشتن پشت سر او ثابت قدم کن و به پیروی از او بر ما منّت گذار و ما را در حزب او قرار ده که با اوامرش پایدارند و به همراه او صبر میکنند و دلسوزانه رضایت او را طلب میکنند. خدایا ما را از امتثال کنندگان اوامرش و حمایتکنندگان از او و سبقتجویان به ارادهاش و مخلصین در اطاعت او قرار ده. خدایا مرا از کسانی که اوامر او را به جان میخرند و به کارهای او راضیاند و در برابر حکمهای او تسلیماند قرار ده.
ـ مداحی حاج عبدالرضا هلالی در فراق کربلا : «باز زدم آقا به تو رو منه بشکسته سبو اومدم دیگه نگو چه عجب بی وفا این بد اگه کرده بدی تو که خوبی بلدی بطلب کربلا کار حسین دلبریه بخدا محشریه این آقا مادریه تو رو به مادرت از حرمت دل می خونه نذار عقده اش بمونه به دل نوکرت گر به حرم نروم به کجا بروم به کجا بروم بی تو بهشت خدا بخدا نروم بخدا نروم به کجا بروم کربلا نروم کربلا نروم»
فرمت: MP3
زمان: 4 دقیقه و 12 ثانیه
حجم: 1977 کیلوبایت
پی نوشت ها:
1. کنز العمال ، ج 3 ، ص 153 ، ح 5929.
2. بحارالانوار،ج52،ص129.
3. انتظار بذر انقلاب،حسین تاجری، با اندکی تغییر
4. سوره مبارکه کهف آیه95-97
5. تفسیر نورالثقلین،ج3،ح232.
6. کمال الدین،باب35،ح5.
7. مکیال المکارم،ج2،باب8،ح1472، به نقل از کافی
8. المنجد،خ ب ء.
9. کمال الدین،باب32،ح15
10. تحف العقول،ص470،ح35
11. مرآةالعقول،ج4،باب فی الغیبة،ح1،به نقل از امام صادق علیه السلام
12. سوره مبارکه حجرات،آیه13.
13. کمال الدین،باب35،ح5.
14. چهل حدیث،حضرت امام خمینی رحمه الله علیه،ص259
15. ساحت مقدس، سینه فاطمه زهرا سلام الله علیها که توسط آن ملعونان میان در و دیوار به مسمار مجروح گشت(خدا بر عذابشان بیفزاید)
16. علی بن ابیطالب و علی بن الحسین«سجاد»، زین العابدین سلام الله علیهم
17. امام جعفر صادق سلام الله علیه فرمودند: «دو طایفه کمر مرا شکستند: (عالمان بی عمل و جاهلان مقدس مآب)»
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/node/18835
ما را از بروزرسانی خود آگاه
و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
یا علی