سُبُل هدایت

و کسانى که از خشنودى او پیروى کنند، به (راه‏ هاى سلامت)، هدایت مى‏ شوند...

سُبُل هدایت

و کسانى که از خشنودى او پیروى کنند، به (راه‏ هاى سلامت)، هدایت مى‏ شوند...

بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان علیه السلام
سُبُل هدایت

قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُّبِینٌ * یَهْدِى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَمِ وَ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلىَ‏ صِرِاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (سوره مبارکه مائده آیات 15 و 16)
از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. (15) خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راه‏هاى سلامت، هدایت مى‏ کند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوى روشنایى مى‏ برد و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مى‏ نماید. (16)

احادیث تصویری

1
2
3

پرونده های ویژه

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۲ ب.ظ

۰

دو بانو الگوی مرد و زن با ایمان

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۲ ب.ظ

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

صاحب الزمان,مهدی,ولی عصر,غیبت,ظهور,چله نشین آفتاب

امروز : چهارشنبه
سفره داران: امام موسی بن جعفر الکاظم، امام علی بن موسی الرضا،
امام محمد بن علی الجواد و امام علی بن محمد الهادی سلام الله علیهم اجمعین

قرآن کریم,ملک,یوسف زهرا,آب گوارا,چله نشین آفتاب

* در محضر میزبان:

امام هادی سلام الله علیه:
«اگر نباشند برخی دانشمندان که پس از غیبت قائم ما [مردم]به سوی او می خوانند و نزد او رهنمون می شوند و از دین خدا با حجّت قاطع الاهی دفاع می کنند و بندگان سست اعتقاد خدا را از دام شیطان و پیروان او می رهانند، هرگز کسی باقی نمی ماند مگر آنکه روی از دین خدا بر می تافت. لیکن آنان برترین ها نزد خدایند

منهاج

-- دو بانو الگوی مرد و زن با ایمان --

... نظر اسلام در مورد زندگى انسان و شأن زنان، در سه بخش قابل تقسیم است...
اعتقادم این است که اگر در بخشى از جامعه‌ى اسلامى - چه در ایران و چه در بعضى کشورهاى دیگر - نسبت به زن مسلمان، کوتاهی هایى صورت مى‌گیرد، قدرى تقصیر مردان و قدرى هم تقصیر خودِ بانوان است؛ چون آن کسى که باید شأن اسلامى زن را بشناسد و از آن دفاع کند، در درجه‌ى اوّل خودِ بانوان هستند. باید بدانند که خدا و قرآن و اسلام، درباره‌ى آنها چه قضاوتى دارد، از آنها چه مى‌خواهد، مسؤولیت آنها را چه چیزى معیّن مى‌کند و از آنچه که اسلام فرموده و خواسته، دفاع کنند و بخواهند. اگر نخواهند، کسانى که به هیچ ارزشى پایبند نیستند، به خود اجازه خواهند داد که به زن ستم کنند؛ کمااین‌که امروز در دنیاى غرب و در زیر سایه‌ى نظامهاى مادّى آن دیار، با وجود شعارهایى که نسبت به زن مى‌دهند، بیشترین ظلم را مردان غربى به زنان مى‌کنند؛ پدر به دخترش، برادر به خواهرش، شوهر به زنش. بیشترین ستم و تعرّض و تعدّى نسبت به زنان و همسران و خواهران و یا حتّى دخترانشان - طبق آمارهایى که در دنیا هست - از سوى مردانى است که در نظامهاى غربى زندگى مى‌کنند. یعنى اگر در نظامى ارزشهاى معنوى حاکم نباشد، خدا در دلها نباشد، مرد با تکیه بر قدرت جسمانى، راه خود را براى ظلم و تعدّى به زن باز مى‌بیند.

چیزى که مانع است، دو چیز است: یکى ملاحظه‌ى خدا و قانون و ایمان و امثال اینها، و یکى هم خودِ زن که حقوق انسانى و الهى خود را درست بشناسد و از آن دفاع کند و خود را به معناى حقیقى کلمه بطلبد....

در اسلام، براى فعّالیت زنان، سه عرصه معیّن شده است.

اوّل، عرصه‌ى تکامل و رشد معنوى خودِ زن است. زن و مرد در این بخش، هیچ تفاوتى در میدان رشد و تکامل معنوى ندارند. یعنى مرد مى‌تواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوى برسد؛ زن هم مى‌تواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوى برسد. مرد مى‌تواند به حدّ على‌بن‌ابى‌طالب علیه‌السّلام برسد و زن مى‌تواند به حدّ فاطمه‌ى زهرا سلام‌اللَّه‌علیها برسد.

قرآن کریم، وقتى مى‌خواهد نمونه‌اى براى انسانهاى با ایمان ذکر کند، آن را از میان مردان ذکر نمى‌کند؛ از میان زنان ذکر مى‌کند: «و ضرب اللَّه مثلاً للذین امنوا امراة فرعون»(تحریم-11). خداى متعال در این جا، دو زن را به عنوان دو نمونه از انسانهاى برجسته و مؤمن - نه از زنان برجسته - ذکر مى‌کند. یعنى در صحنه‌ى انسانیت و تکامل معنوى، خداى متعال وقتى مى‌خواهد نمونه‌ى ممتازى بیان کند، سخن از پیامبران و مردان بزرگ و شخصیتهاى علمى و دینى نمى‌کند؛ بلکه سخن از دو زن به میان مى‌آورد که یکى از آن دو زن، زن فرعون است. «أذ قالت رب ابن لى عندک بیتاً فى‌الجنة»(تحریم-11)؛ زنى در مقام مبارزه با قدرت طاغوتى شوهرش، زنى با استقلال کامل که زیر بار شوهر متجاوز و قدرتمند و فرعون صفت و فرعون نام خود نمى‌رود. عظمت این زن، این جاست که شوهر نمى‌تواند راه گمراهى را بر او تحمیل کند؛ اگرچه آن شوهر، شخصى در حدّ فرعون با آن قدرت و با آن شخصیت باشد. میلیونها مرد، زیر دست فرعون و محکوم اراده‌ى اویند؛ اما همسر خود این مرد، در خانه محکوم اراده‌ى او نیست؛ آزاد است، به خدا ایمان مى‌آورد، راه فرعون را ترک مى‌گوید و راه خدا و راه حق را انتخاب مى‌کند. لذا به عنوان یک موجود و یک انسان برجسته، نه فقط از میان زنان، بلکه از میان همه‌ى بنى نوع بشر انتخاب مى‌شود.

زنِ دیگر، مریم مادر عیسى و دخترِ عمران است. «مریم ابنة عمران»(تحریم-12). مریم، زنى جوان است که در مقابل تهمت و نگاه سوء ظن آلوده‌ى همه‌ى مردم شهر و منطقه‌ى خود، مثل کوه مى‌ایستد و کلمةاللَّه و روح را که خداى متعال با قدرت کامله‌ى خود در دامان پاک او گذاشته است، بر روى دست مى‌گیرد و مثل نورافکنى فرزند خود را بر دنیاى تاریک آن زمان مى‌افکند. این دو زن، دنیا را نور باران مى‌کنند. این، نشان دهنده‌ى آن است که در میدان عظیم و محشر وسیعى که همه‌ى انسانها، از اوّلین و آخرین جمع شده‌اند؛ وقتى خداى متعال مى‌خواهد دو انسان را از مجموع همه‌ى انسانها انتخاب کند و به عنوان مثل و نمونه، آنها را معرفى کند، دو زن را انتخاب مى‌کند؛ نه دو مرد را و نه یک مرد و یک زن را. در این کار، رازهایى است.

پس، در عرصه‌ى اوّل - یعنى عرصه‌ى رشد معنوى و تعالى روحى و نفسانى انسان - میان زن و مرد فرقى نیست؛ زن مثل مرد، مرد هم مثل زن هر دو مى‌توانند مدارج عالى معنویّت و قرب به خدا را طى کنند...

عرصه‌ى دوم، عرصه‌ى فعّالیتهاى اجتماعى است؛ اعم از فعّالیت اقتصادى، فعّالیت سیاسى، فعّالیت اجتماعى به معناى خاص، فعالیت علمى، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه‌ى میدانهاى زندگى در صحن جامعه. در این‌جا هم میان مرد و زن در اجازه‌ى فعّالیتهاى متنوّع در همه‌ى میدانها، هیچ تفاوتى از نظر اسلام نیست...
از نظر اسلام، در همه‌ى این فعّالیتهاى مربوط به جامعه‌ى بشرى و فعّالیتهاى زندگى، زن و مرد داراى اجازه‌ى مشترک و همسان هستند. البته بعضى از کارها هست که باب زنان نیست؛ چون با ترکیب جسمانى آنها تطبیق نمى‌کند. بعضى از کارها هم هست که باب مردان نیست؛ چون با وضع اخلاقى و جسمى آنها تطبیق نمى‌کند. این موضوع ربطى به این ندارد که زن مى‌تواند در میدان فعّالیتهاى اجتماعى باشد یا نه. تقسیم کار، بر حسب امکانات و شوق و زمینه‌هاى اقتضاى این کار است. اگر زن بخواهد شوق داشته باشد، مى‌تواند فعّالیتهاى گوناگون اجتماعى و آنچه که مربوط به جامعه است، انجام دهد.

البته در عرصه‌ى این فعّالیتها، اسلام حدودى را معیّن کرده است که این حدود، مربوط به زن و اجازه داشتن او براى فعّالیت نیست؛ مربوط به اختلاط زن و مرد است که اسلام روى این مسأله حسّاسیت دارد. اسلام معتقد است که مرد و زن باید یک مرزبندى میان خودشان در همه جا - در خیابان، در اداره، در تجارتخانه - داشته باشند. میان زن و مرد مسلمان، حجاب و مرزى معیّن شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نیست. این را باید رعایت کنند. هم مرد باید رعایت کند و هم زن باید رعایت کند. اگر این حسّاسیتِ اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت شود، همه‌ى کارهایى که مردان مى‌توانند در عرصه‌ى اجتماعى انجام دهند، زنان هم - اگر قدرت جسمانى و شوق و فرصتش را داشته باشند - مى‌توانند انجام دهند.

... براى این‌که آن اختلاطى که قبلاً گفتم، پیش نیاید و حدود اخلاقى حفظ شود، اسلام براى زن حجاب را معیّن کرده است. خودِ این حجاب، یکى از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا مى‌کند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا مى‌کنند. آن جایى که حجاب را از زنان دور مى‌کنند، آن جایى که زن را به عریانى و برهنگى نزدیک مى‌کنند، در درجه‌ى اوّل، امنیت از خود زن و در درجه‌ى بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. براى این‌که محیط سالم و داراى امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهاى خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکى از آن احکام برجسته‌ى اسلام است و یکى از فوایدش همین است که گفتم. فواید فراوان دیگرى هم دارد...

پس، در عرصه‌ى دوم - که عرصه‌ى فعّالیتهاى اجتماعى و سیاسى و علمى و فعّالیتهاى گوناگون است - زنِ مسلمان مثل مردِ مسلمان حق دارد آنچه را که اقتضاى زمان است، آن خلأیى را که احساس مى‌کند، آن وظیفه‌اى را که بر دوش خود حس مى‌کند، انجام دهد... به شرط رعایت عفّت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعه‌ى اسلامى میدان براى زن و مرد باز است. شاهد بر این معنا، همه‌ى آثار اسلامى است که در این زمینه‌ها وجود دارد و همه‌ى تکالیف اسلامى است که زن و مرد را به طور یکسان، از مسؤولیت اجتماعى برخوردار مى‌کند. این‌که مى‌فرماید: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»، مخصوص مردان نیست؛ زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعه‌ى اسلامى و امور جهان اسلام و همه‌ى مسائلى که در دنیا مى‌گذرد، احساس مسؤولیت کنند و اهتمام نمایند؛ چون وظیفه‌ى اسلامى است.

... بخش سوم - که آن هم بسیار مهم است - بخش خانواده است. به نقش زن در اعتلاى معنوى اشاره کردیم و حکم اسلامىِ هر نوع فعّالیت اجتماعى را گفتیم؛ اما در این بخش، نقش زن در خانواده را مطرح مى‌کنیم؛ یعنى زن بعنوان یک همسر یا یک مادر. این‌جا واقعاً احکام اسلام به قدرى درخشان و افتخارآمیز است که انسان وقتى احکام اسلام را مشاهده مى‌کند، احساس اعتزاز مى‌نماید.

زن به عنوان یک زوجه و یک همسر، در مراحل مختلف مورد توجّه و عنایت ویژه‌ى اسلامى قرار دارد. در درجه‌ى اوّل، مسأله‌ى انتخاب همسر است. به نظر اسلام، زن در انتخاب همسر آزاد است و هیچ کس نمى‌تواند در مورد انتخاب همسر، بر هیچ زنى چیزى را تحمیل کند. یعنى حتى برادران زن، پدرِ زن - خویشاوندان دورتر که جاى خود دارند - اگر بخواهند بر او تحمیل کنند که تو حتماً باید با شخص مورد نظر ازدواج کنى، نمى‌توانند و چنین حقّى را ندارند. این، نظر اسلام است.

... در صدر اسلام، زن در میدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان - که این کار بیشتر بر عهده‌ى زنان بود - حتّى گاهى با نقاب، در میدان جنگ و رزمهاى دشوار آن روز، شمشیر هم مى‌زد! درعین‌حال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش مى‌گرفت، تربیت اسلامى هم مى‌کرد، حجاب خود را هم حفظ مى‌کرد؛ چون اینها منافاتى با هم ندارد. اگر کسى درست توجّه کند، خواهد دید که منافاتى ندارد. بعضى افراط مى‌کنند، بعضى تفریط مى‌کنند. بعضى مى‌گویند چون فعّالیت اجتماعى اجازه نمى‌دهد به خانه و شوهر و فرزند برسیم، پس فعّالیت اجتماعى نباید بکنیم. بعضى مى‌گویند چون خانه و شوهر و فرزند، اجازه نمى‌دهد فعّالیت اجتماعى بکنیم، پس شوهر و فرزند را باید رها کنیم. هر دو غلط است. نه این را به خاطر آن، نه آن را به‌خاطر این، نباید از دست داد....(1)

طوبی

حضرت امام رضا علیه السلام می‏ فرمایند :
«لِلْإمامِ عَلاماتٌ ؛ یَکُونُ : برای امام نشانه ‏هایی است؛ او :

أعْلَمَ النّاسِ داناترین مردمان

أحکَمَ النّاسِ حکیم‏ترین مردمان

أتْقَی النّاسِ باتقواترین مردمان

أحْلَمَ النّاس بردبارترین مردمان

أعبَدَ النّاس عابدترین همگان

یَکُونُ آخَذَ الناسِ بِما یَأمُرُه به از همه بیشتر به آنچه که مردم را به آن امر می‏کند، عمل می‏کند.

وَأکَفَّ النّاسِ عَمّا یَنْهی عَنْه از همه بیشتر، از آن چه مرم را از آن نهی می‏کند دوری می‏نماید».(2)

کلام آخر

در یک نگاه، همه حوائج دنیا و آخرت را یک جا در نظر می‏ آوریم و از خدا می‏ خواهیم که بوسیله او و به دست او و به برکت او و بخاطر او آنها را به ما عطا کند:

اللَّهُمَّ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنا وَ أنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا...

خدایا بوسیله او خواسته‏ های ما را به هدف برسان و وعده ‏های ما را به مرحله عمل برسان و دعاهای ما را مستجاب کن و خواهش ما را عطا فرما و آرزوهای دنیا و آخرت ما را بر آورده نما و بالاتر از آنچه آرزو داریم به ما عطا فرما.

خدایا در همه امورم به دست او مرا کمک کن، در اصلاح کارم و برآمدن حاجاتم و دستگیری از من در دنیا و آخرتم. خدایا در دنیا و آخرتم مرا با او قرار ده و کرامت هر دو سرا عنایت فرما.

هدیه

ـ حاج محمود کریمی شعرخوانی بسیار زیبا : «چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما همه شیعه گردیم و بی تاب مولا .... غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما ... »
فرمت: MP3
زمان: 9 دقیقه و 1 ثانیه
حجم: 3174 کیلوبایت

دانلود

قرآن کریم,یوسف زهرا,تصدق,عزیز,چله نشین آفتاب

پی نوشت ها:
1. مقام معظم رهبری حفظه الله : بیانات در اجتماع زنان خوزستان__20 اسفندماه سال 1375
2. عیون اخبارالرضا علیه السلام،باب19،ح1

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی