می خواهی بروی ... برو!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز : سه شنبه
سفره داران: امام سجاد،امام باقر، امام صادق سلام الله علیهم
* در محضر میزبان:
از امام محمد باقر سلام الله علیه پرسیدند حکومت شما آل محمد (ص) چه وقت است؟ امام فرمود:
«وه! چه دور است. حکمت ما آنگاه فرا می رسد که شما غربال شوید و آزمایش شوید.»
و سه بار این جمله را تکرار کرد و سپس فرمود:
«آنها که ایمانشان ضعیف و معیوب است، می روند و تنها ایمان داران راستین بر جای خواهند ماند.»
-- می خواهی بروی برو! --
امروز روز عرفه، با نام و یاد سیدالشهداء، حضرت عشق امام حسین سلام الله علیه عجین شده همو که تمام دارایی اش را در راه خدا فدا نمود:
»»»خداوندا! بی نیازیم را در نفسم، یقین را در قلبم، اخلاص را در عملم، نور را در دیدگانم، بصیرت را در دینم قرارده و مرا از جوارحم بهره مند ساز و گوش و دیده ام را وارثان از من ساز و مرا بر آنکه به من ستم نموده، یاری فرما و انتقام و خواسته هایم در مورد او را برایم آشکارساز و چشم مرا بدان روشن نما.«««(1)
در طول مسیرش و در جریان حرکتش به سوی کربلا، ماجراهای شگرفی در تاریخ ثبت شده، گفتگوهای فراوانی که با شخصیت های بزرگی صورت گرفته و انسانِ صاحبِ دیده ی عبرت بین! از بند بند آن نکته های نابی برمی چیند که خود راهگشای امتی است در ظلمات دنیای مادی و رهاننده نفسهای سرکشی است که امروزه در منجلاب به اصطلاح تمدن! غوطه ور است.
از جمله آنها، عشق بازی اصحاب امام حسین سلام الله علیه با حضرتش را می توان نام برد که قطعاً یکی از امتیازات بزرگ جریان عاشورا همین ایجاد هسته نیرومند ایمانی است که در مقابل هر چه شدائد بود مقاومت کردند.
تاریخ نمی نویسد که یک نفر از اینها به لشکر دشمن رفته باشد. ولی تاریخ می نویسد که عده زیادی از لشکر دشمن به سپاه حضرتش پیوستند.
مگر یک نفر (یا دو نفر) بنام ضحاک بن عبدالله مشرقی که به امام حسین علیه السلام عرض می کند: تا وقتی که احتمال بدهم وجود من به حال شما مفید است هستم، ولی از آن ساعتی که بدانم دیگر ذره ای به حال شما نمی توانم مفید باشم، مرخص شوم.
با این شرط حاضر شد، امام هم قبول کرد. آمد و تا روز عاشورا و تا آن لحظات آخر هم بود، بعد آمد نزد امام و گفت: من طبق شرطی که کردم الان دیگر می توانم بروم چون حس می کنم که دیگر وجود من برای شما هیچ فایده ای ندارد.
فرمود: می خواهی بروی برو.
یک اسب بسیار دونده عالی ای داشت، سوار این اسب شد و چند شلاق محکم به آن زد که اسب را به اصطلاح اجیر و آماده کرده باشد. اطراف محاصره بود. نقطه ای را در نظر گرفت. یک مرتبه به قلب دشمن زد ولی نه به قصد محاربه، به قصد اینکه لشکر را بشکافد و فرار کند. زد و خارج شد. عده ای تعقیبش کردند. نزدیک بود گرفتار شود. اتفاقا در میان تعقیب کنندگان شخصی بود که از آشنایان او بود، گفت: کاری به او نداشته باشید، او که نمی خواهد بجنگد، می خواهد فرار کند. رهایش کردند، رفت.(2)
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
می خواهی بروی ... برو
آهای با شمایم! آیا تا آخر پای امام ات هستی ؟!
یا ...
می خواهی بروی ... برو!
از آیت الله بهجت رحمة الله علیه سؤال شد که غیبت حضرت ولی عصر علیه السلام تا کی ادامه دارد و چرا اینقدر طولانی شده است؟ ایشان در پاسخ فرمودند:
«چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی!
در تمام امت های گذشته غیبت مقدر شده است ولی در هیچ امتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم و غیرمقدر اتفاق نیفتاده است.
ما مسلمانها امتحان خود را با پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و یازده امام سلام الله علیهم در زمان حضورشان پس داده ایم اگر این یکی هم ظاهر می شد لابد به قربانش می رفتیم!!!
کسانی که در زمان ائمه علیهم السلام به بنی امیه و بنی عباس گرایش داشتند مگر دیوانه بودند؟!
آنها از میان دو راه دین و دنیا، دنیا و ضد آخرت را انتخاب کردند! و هنوز مناصب آنها بر ما عرضه نشده تا امتحان خود را پس بدهیم»(3)
در روایات متعددی می خوانیم که «طوبی»، درختی است که اصل اش در خانه ی پیامبر یا علی (علیهماالسّلام) در بهشت است و شاخه های آن، همه جا و بر سر همه ی مؤمنان و بر فراز همه ی خانه هایشان گسترده است.
ممکن است، این تعبیر، تجسّمی از آن مقام رهبری و پیشوایی آنان و پیوندهای ناگسستنی میان این پیشوایان بزرگ و پیروانشان باشد که ثمره ی آن، آن همه نعمت گوناگون و متنوّع است.(4)
ابی بصیر، از امام صادق (علیهالسّلام) نقل می کند:
«طوبی، برای کسی که چنگ زند به امر ما در دوران غیبت قائم ما و دل اش بعد از هدایت یافتن از حقّ برنگردد، باشد.». عرض کردم: «فدای تو شوم! طوبی چیست؟». فرمود:
«درختی است در بهشت که بیخ و بن آن در خانه علی ابن ابی طالب (علیه السّلام) است. هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه شاخه ای از شاخه های آن در خانه وی هست.».(5)و(6)
از آن جا که «شجره ی طوبی» اصل اش در خانه ی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است و شیعیان وی به جهت معرفت و محبّت و اطاعت او، از آن شاخه ها بهره مند می شوند، شخص امیرالمؤمنین را نیز «شجره ی طوبی» میخوانند و این گونه درود بر او می فرستند: «السلام علی شجرة طوبی و سدرةالمنتهی»(7)
از همین رو است که در زیارت حضرت صاحب العصر والزمان (عج) می خوانیم: «السلام علیک یابن شجرة طوبی و سدرةالمنتهی(8) ؛ درود بر تو (امام زمان)! ای فرزند شجره ی طوبی و سدرةالمنتهی.».
و این فرزند شجره ی طوبی و سدرةالمنتهی است که نظاره گر و بیننده ی آن دو است و رفعت و عظمتی بسان پدر بزرگوار خویش را به نمایش می گذارد.
طلیعه دعا آن است که حجة اللَّه الاعظم علیه السلام را چگونه واسطه درگاه الهی قرار دهیم و با چه لسانی از او بخواهیم. قدم اول آن است که از صاحب اختیارمان و پدر مهربانمان بخواهیم که خود او برایمان دعا کند. این جملات زیبا شیرین ترین آغازی است که در چنین موقعیتی بر زبان جاری می کنیم:
إِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللَّهِ... یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَاللَّهِ.
ای امام زمان، ما با واسطه قرار دادن تو؛ روی به خدا می کنیم و از او شفاعت می خواهیم و به درگاه او توسل می نماییم، و پیشاپیش حوائجمان؛ تو را قرار می دهیم. ای آبرومند نزد خدا، در بارگاه الهی شفیع ما باش.
ای صاحب اختیار من، از تو میخواهم که از درگاه الهی حاجات مرا طلب کنی. برای بر آمدن حاجاتم برای من شفاعت کن، چون من حاجاتم را برای آن نزد تو آورده ام که میدانم تو نزد خداوند شفاعتِ پذیرفته شده و مقام والایی داری.
- همخوانی بسیار شنیدنی «ای تو روح و روانم... یادت آرام جانم ... با غم دوری تو... تا کی زنده بمانم»
فرمت: MP3
زمان: 3 دقیقه و 14 ثانیه
حجم: 762 کیلوبایت
پی نوشت ها:
1. فرازی از دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه/ مفاتیح الجنان
2. سیره ائمه علیهم السلام،ص104
3. کتاب 600 نکته،ج1،ص173
4. تفسیرنمونه،ج1،ص210
5. سوره مبارکه رعد،آیه29
6. معانی الأخبار،ص112؛کمال الدین،ج2،ص358،باب33؛بحارالانوار،ج52،ص123
7. زیارت ششم حضرت امیرالمؤمنین،مفاتیح الجنان؛ بحارالانوار،ج80،ص306
8. بحارالانوار،ج102،ص98